شعر کارت عروسی

شعر کارت عروسی ترکی

از دورترین فاصله ها به هم رسیدیم و تا اوج بودن با همیم

بهای عشق چیست به جز عشق

به هم رسیدن   یعنی آغاز

باهم ماندن   یعنی زندگی

زندگی با عشق    یعنی کامیابی

پایان هر رفتن رسیدن است

و ما اکنون به نقطه‌ای رسیده‌ایم که آغاز یک رفتن است

در این آغاز همسفر ما باشید

شعر ترکی مخصوص کارت عروسی

متنهای بسیار زیبا برای کارت عروسی

یادتونه بچه بودیم می گفتین

ایشاا…عروسیتون

حالا وقتشه تشریف بیارید!

شعر کارت عروسی جدید


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، شعر عاشقانه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 16 اسفند 1394برچسب:شعر کارت عروسی, | | نویسنده : یه مرد |

یه جور دوست داشتن هایی هست که هیچوقت پاک نمیشه از دل آدم ...

حتی با اشتباه ...

حتی با مرور زمان ...

حتی با هرچیز دیگه ...

این دوست داشتنا شاید فقط یه جور از دل آدما پاک شه ...

اونم مردن هست ...

همیشه

همه جا

 همه ی لحظه ها

 دوست داشتنت تو قلبم حک شده و هست عشقم


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، دل نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 14 اسفند 1394برچسب:دل نوشته, | | نویسنده : یه مرد |

فکرو خیال هر شب و روزم توی توو

 

 

تو فدایی همان که قرار است

بخاطرش زنده بمانم


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، عکس نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394برچسب:عکس عاشقانه,نوشته عاشقانه,عشقولانه,عکس نوشته, | | نویسنده : یه مرد |
کد:1
 
خیلی مشتاق دیدارش بودم. روی صندلی سرد پارک نشسته بودم و کلاغ های سیاه باغ را در پاییزی ترین روز عمرم می شمردم تا بیاید. سنگی به طرفشان پرتاب کردم کمی دورتر رفتند اما باز آمدند به سمتم! ساعت از وقت آمدنش گذشت اما نیامد . نگران، ناراحت، عصبانی و کلافه شده بودم. شاخه گلی که در دستم بود کم کم داشت می پژمرد!
طاقت عاشقانه هم نیز بی تاب شد. از جایم بلند شدم ناراحتیم را سر کلاغ ها خالی کردم. گل را هم انداختم زمین و پا لهش کردم. گل برگ هاش کنده شده بود، پخش، لهیده شد. بعد، یقه پالتوم را دادم بالا، دست هام را کردم تو جیب پالتو، راه افتاد. به درب پارک نرسیده بودم که صدایش را از پشت سر شنیدم...
صدای تند تند قدم هایش و نفس نفس زدن هایش هم ولی اصلا حتی لحظه ای برنگشتم. حتی برای دعوا و قهر و عصبانیت. از درب پارک خارج شدم. دوان خیابان را رد کردم. هنوز داشت پشت سرم می آمد. صدای پاشنه ی کفش هایش را می شنیدم ولی با سرعت می دویدم ...
آن سوی خیابان، ایستادم جلو ماشین. هنوز پشتم به او بود. کلید انداختم در ماشین را باز کنم، بنشینم، بروم که برو تا همیشه. باز کرده نکرده، صدای ممتد بوق و صدای گوش خراش ترمزی شدید و ناله ای کوتاه سرازیر گوش هایم شد و تا عمق جانم فرو رفت ...
با سرعت برگشتم. خودش بود که پخشِ خیابان شده بود. به رو افتاده بود جلو ماشینی که بهش زده بود و راننده هم داشت تو سرِ خودش می زد. سرش خورده بود روو آسفالت، شکسته بود و خون، راه کشیده بود می رفت به سمت جوی خیابان.
مبهوت.
گیج.
تیره و تار.
هاج و واج نفقط نگاهش می کردم.
در مشتش بسته ی کوچکی بود. کادو پیچی شده ولی با جان نیمه جانش هنوز محکم چسبیده بودش. نگاهم رفت ماند رو آستینِ مانتوش که بالا رفته بود، ساعتش پیدا بود. پنج و ده دقیقه. فورا ساعت خودم را نگاه کردم، ساعتم پنج و چهل دقیقه را نشان می داد!
گیج بودم چشمم به ساعت راننده نگون بخت ماشین افتاد، درست پنج و ده دقیقه !!!
امیدواریم از این داستانه عاشقانه زیبا و تاثیر گذار لذت برده باشید.
 
منبع:هوش پارسی
 

موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، داستان عاشقانه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 10 اسفند 1394برچسب:داستان عاشقانه,داستان عاشقانه کوتاه, | | نویسنده : یه مرد |

 

تو که باشی !

من هستم!  

خوب، روان، آرام...

تو که باشی!

لبریز میشوم...  

از زندگی، شور، نشاط...

تو که باشی !  

تنهاییم بی معنی ست !  

یادم میرود...  

شاید ندانی!!

اما!  

تو که باشی!  

هستی ...  

و همین مرا بس!


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، دل نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 8 اسفند 1394برچسب:عاشقانه,جملات عاشقانه,دل نوشته, | | نویسنده : یه مرد |


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، عکس نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 6 اسفند 1394برچسب:نوشته های عاشقانه,عکس نوشته زیبا,نوشته های زیبا, | | نویسنده : یه مرد |

 

زندگی خیلی قشنگ میشه وقتی که اونی که دوسش داری

کنارت باشه باهاش یه چاییه داااااغ بخوری

خجالتی


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، دل نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 3 اسفند 1394برچسب:زندگی,عشق,زندگیه قشنگ, | | نویسنده : یه مرد |

عکس نوشته های زیبا و خاص

 

 

 

ادامه عکس نوشته هادر ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، عکس نوشته ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 24 بهمن 1394برچسب:عکس نوشته,عکس نوشته جدید,عکس نوشته عاشقانه, | | نویسنده : یه مرد |

 

 

 دلنشین… ای غم دلواپسی ات بر کمرم
من از آنی که تو پنداشته ای خسته ترم

عمرِ من کمتر از آن است که باور بکنم
که تو یک روز بخواهی بروی از نظرم

راه برگشت کجا؟ لمس کن این فاجعه را
بی تو هر لحظه، پلی می شکند پشتِ سرم

باز هم کشته و بازنده ی این جنگ منم
که تو با لشکر چشمانت و… من یک نفرم!!!

دل به دریای جنون می دهی و می گذری…
دل به دریای جنون می دهم و می گذرم.

آه دیوانه! تو آنسوی جهان هم بروی
من به چشمان تو از پلک تو نزدیک ترم…
#محسن نظری

ادامه مطلب با شعر های بیشتر …

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، شعر عاشقانه ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 20 بهمن 1394برچسب:شعر,شعر عاشقانه,شعرزیبا,شعرناب, | | نویسنده : یه مرد |

 

بی کلام اینجا باش  بودنت با دل من ، بی صدا هم زیباست !

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، عکس نوشته ، شعر عاشقانه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 17 بهمن 1394برچسب:عکس عاشقانه,عاشقانه,متن عاشقانه, | | نویسنده : یه مرد |


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، عکس نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394برچسب:عکس نوشته, | | نویسنده : یه مرد |

اخماخم

 

مطمئن باش و برو

ضربه ات کاری بود

دل من سخت شکست

و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی

به منو عشقی پاک

که پر از یاد تو بود

و خیالم میگفت

تا ابد مال تو بود

تو برو  برو تا راحتتر

تکه های دل خود را ارام سر هم بند زنم!


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، شعر عاشقانه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394برچسب:شعر,شعر عاشقانه,شعرزیبا,شعرناب, | | نویسنده : یه مرد |

روزی مرد ثروتمندی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است.

شیوانا پرسید: چگونه این دو نفر با دو سطح زندگی متفاوت با همدیگر وصلت کرده اند؟مرد ثروتمند پاسخ داد: این پسر شیفته‌ی دخترم است و برای ازدواج با او خودش را عاشق و دلداده نشان داده و به همین دلیل دل دخترم را ربوده است.

درحالی که پسر یکی از دوستانم، هم نجیب است و هم عاقل، با اصرار می‌خواهد با دخترم ازدواج کند اما دخترم می‌گوید او بیش از حد جدی نیست و شور و جنون جوانی در حرکات و رفتارش وجود ندارد.

اما این پسر بیکار هرچه ندارد دیوانگی و شور و عشق جوانی‌اش بی‌نظیر است. دخترم را نصیحت می‌کنم که فریب نخورد و کمی‌عاقلانه‌تر تصمیم بگیرد اما او اصلا به حرف من گوش نمی‌دهد.

من هم به ناچار به ازدواج آن دو با هم رضایت دادم.

شیوانا از دختر پرسید: چقدر مطمئن هستی که او عاشق توست؟دختر گفت: از همه بیشتر به عشق او ایمان دارم! شیوانا به دختر گفت: بسیار خوب بیا امتحان کنیم.

نزد این عاشق و دلداده برو و به او بگو که پدرت تهدید کرده اگر با او ازدواج کنی حتی یک سکه از ثروتش را به شما نمی‌دهد.

بگو که پدرت تهدید کرده که اگر سرو کله‌اش اطراف منزل شما پیدا شود او را به شدت تنبیه خواهد کرد.

دختر با خنده گفت: من مطمئنم او به این سادگی میدان را خالی نمی‌کند. ولی قبول می‌کنم و به او چنین می‌گویم.

چند هفته بعد مرد ثروتمند با دخترش دوباره نزد شیوانا آمدند. شیوانا متوجه شد که دختر غمگین و افسرده است. از او دلیل اندوهش را پرسید.

دختر گفت: به محض اینکه به او گفتم پدرم گفته یک سکه به من نمی‌دهد و هر وقت او را ببیند تنبیه‌اش می‌کند، فوراً از مقابل چشمانم دور شد . از این دهکده فرار کرد.

حتی برای خداحافظی هم نیامد.شیوانا با خنده گفت: اینکه ناراحتی ندارد.

اگر او عاشق واقعی تو بود حتی اگر تو هم می‌گفتی که دیگر علاقه‌ای به او نداری و درخواست جدایی می‌کردی، او هرگز قبول نمی‌کرد.

وقتی کسی چیزی را واقعا بخواهد با تمام جان و دل می‌خواهد و هرگز اجازه نمی‌دهد حتی برای یک لحظه آن چیز را از دست بدهد.

اگر دیدی او به راحتی رهایت کرد و رفت مطمئن باش که او تو را از همان ابتدا نمی‌خواسته و نفع و صلاح خودش را به تو ترجیح داده است.

دیگر برای کسی که از همان ابتدا به تو علاقه‌ای نداشته ناراحتی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

 

منبع :http://www.lovesib.ir


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، داستان عاشقانه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 11 بهمن 1394برچسب:داستان عاشقانه,داشتان عاشقانه کوتاه,, | | نویسنده : یه مرد |

این روزها شعرم نمی آید

دیگر شعر مرا نمی گوید

آنزمان که شعر می بافتم

برف می آمد...

دانه های سپید عاشقی بر زبانم

مرثیه ی عشق می راند

و ارتش کلمات مغزم هم

تارو پود احساساتم را به تیر می کشید...

آن زمان

اندوهم ماهانه بود

اما

اکنون عادتی دارم بس طولانی...

حسرت وشور بختی در من قل قل میزند...

شاید بهتر باشد

زمانی اجاق بی کسی ام را خاموش کنم

سر بگذارم به سر تنهایی خود

و از وهم بی کسی ام باردار شوم...

لب بگذارم بر لب خاموشی خود

و با حسرت هایم به خواب روم ...

می دانید؟

عشق و عاشقی را

مدت هاست قورت داده ام و جنون

جنون تنها فرزند من است...

راستی؟

اگر روزی از من سراغ پدرش را گرفت

به او چه بگویم؟

یادم آمد

یقینا به او خواهم گفت

"پدرش یک قهرمان بود"

آری این بهتر است...


((آیناز کیانی))


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، شعر عاشقانه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 11 بهمن 1394برچسب:شعر,شعر عاشقانه,شعرزیبا,شعرناب, | | نویسنده : یه مرد |

 

 

از خدا پرسیدم چرا اول آدم عاشق میشه…بعد تنها میشه…؟!
گفت منم اول عاشق شدم بعد تنها شدم…!
پرسیدم تو عاشق چه کسی شدی؟
گفت عاشق تو…!
گفتم کی تنهات گذاشت؟
گفت خود تو…!
گفتم بزار بیام پیشت…
خندید وگفت:
من پیش تو ام…تو کجایی

 

 

 

منبع : http://rouzegar.com


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، عکس نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 9 بهمن 1394برچسب:عکس نوشته,هکس نوشته عاشقانه,عکس نوشته زیبا,خدا و انسان, | | نویسنده : یه مرد |


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، عکس نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 7 بهمن 1394برچسب:عکس نوشته,هکس نوشته عاشقانه,عکس نوشته زیبا, | | نویسنده : یه مرد |

تو را به جای همه زنانی که نشناخته ام دوست دارم

تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست دارم

برای خاطر عطر نان گرم

و برفی که آب می‌شود

و برای نخستین گل‌ها

تو را به خاطر دوست داشتن دوست دارم .

تو را به جای همه کسانی که دوست نمی‌دارم دوست می‌دارم .

بی تو جز گستره‌‌ایی بی‌کرانه نمی‌بینم

میان گذشته و امروز.

از جدار آیینه‌ی خویش گذشتن نتوانستم

می‌بایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم

راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش می‌برند.

تو را دوست می‌دارم برای خاطر فرزانه‌گی‌ات که از آن من نیست

به رغم همه آن چیزها که جز وهمی نیست دوست دارم

برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمی‌دارم

می‌اندیشی که تردیدی اما تو تنها دلیلی

تو خورشید رخشانی که بر من می‌تابی هنگامی که به خویش مغرورم

سپیده که سر بزند

در این بیشه‌زار خزان زده شاید گلی بروید

شبیه آنچه در بهار بوئیدیم .

پس به نام زندگی

هرگز نگو هرگز

 

/از عاشقانه های "پل الوار" برای ژئورژیا/


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، دل نوشته ، شعر عاشقانه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 7 بهمن 1394برچسب:عاشقانه,عاشقانه ها,متن عاشقانه,متن زیبا, | | نویسنده : یه مرد |

❥❥کسے که تورو نمیخواد نمیخواد دیگه... ❥❥
❥❥ خودتو خورد نکن... ❥❥
❥❥تو خودت بشکن... ❥❥
❥❥غصه بخور اما آویزون نشووو... ❥❥
❥❥ برو.. ❥❥
❥❥یه روزے دلش واست تنگ میشه.. ❥❥
❥❥ یه روزے واس تک تک کارات،، نگرانیات،،گیر دادنات دلش تنگ میشه... ❥❥
❥❥بی صدا  بـــــــــــرو.. ❥❥
❥❥ یه روز جای خالیتو حس میکنه... ❥❥
❥❥برووو... ❥❥
❥❥ یه روز تنها آرزوش میشے... ❥❥
❥❥مگه دوسش ندارے؟ ❥❥
❥❥بودنت اذیتش میکنه... ❥❥
❥❥ احساس میکنے داره میپیچونتت؟ ❥❥
❥❥بهتره برے.............. ❥❥
❥❥ یه وقتایے باید رفتــــــــــــــــ... ❥❥
❥❥اونم با پاے خـــــــودتـــــــــ........... ❥❥
❥❥ باید جاتو تو زندگے بعضیا خالے کنے ❥❥
❥❥درسته تو شلوغیا متوجه نمیشن چے میشه.......... ❥❥
❥❥ ولی بدون ❥❥
❥❥یه روزیے❥❥
❥❥ یه جایے❥❥
❥❥ بدجورے یادت مےافتن که دیگه ❥❥
❥❥دیر شده.......... ❥❥
❥❥ کسی که تو رو نمیخواد،، ❥❥
❥❥نمیخواد دیگه....


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، دل نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 7 بهمن 1394برچسب:متن عاشقانه,عاشقانه,خواستن,, | | نویسنده : یه مرد |


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، عکس نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 5 بهمن 1394برچسب:عکس عاشقانه,متن عاشقانه,, | | نویسنده : یه مرد |

این متن رو برا دخترا انتخاب کردیم اشکال نداره گناه دارن بخونن لذت ببرن

 

دخٺـر
دخٺر یعنے شاهڪار خلقٺ خدا✌
دخٺر یعنےعشق موزیڪ
دخٺریعنے بالا تر از یڪ معجزهـ
دخٺر یعنے ورزشڪار
دخٺر یعنے جیگـــر
دخٺر یعنے خدای احساس❤️❤️❤️
دخٺر یعنے جلوهـ زیبایی خدا
دخٺر یعنے عشق بهـ خرید
خلقٺ دخٺــــر افٺخار خــــ❤️ـــداسٺ

 

خنده


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 4 بهمن 1394برچسب:دختر,دختر یعنی,, | | نویسنده : یه مرد |

گریهگریهگریه

هميشه يادمان باشد که نگفته ها را ميتوان گفت
ولی گفته ها را نميتوان پس گرفت ...چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ ،
شکست با کوزه است ...
دلها خیلی زود از حرفها می شکنند !
مراقب گفتارمان باشیم ...

هر صبح در آیینه ی جادویی خورشید ...

چون می نگرم
او همه من
من همه اویم

 

گریه


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، دل نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 4 بهمن 1394برچسب:متن زیبا,ناگفته ها,جملات زیبا,دل نوشته, | | نویسنده : یه مرد |

 

 

روزی جوانی پیش پدرش آمدو گفت:دختری رادیده ام ومیخواهم بااوازدواج کنم .من شیفته زیبایی این دختر وجادوی چشمانش شده ام .
پدرباخوشحالی گفت :بگواین دخترکجاست تابرایت خواستگاری کنم وبه اتفاق رفتند تادخترراببینند اماپدربه محض دیدن دختر دلباخته اوشدوبه پسرش گفت:
ببین پسرم این دخترهم ترازتونیست وتونمیتوانی اوراخوشبخت کنی اورابایدمردی مثل من که تجربه زیادی درزندگی داردسرپرستی کند تابتواندبه اوتکیه کند
پسر حیرت زده جواب داد :امکان نداردپدرکسی که بااین دخترازدواج میکند من هستم نه شما.....
پدروپسرباهم درگیرشدند وکارشان به اداره پلیس کشید
ماجرارابراب افسرپلیس تعریف کردند.افسردستورداددختررااحضارکنندتاازخوداوبپرسندکه میخواهد با کدامیک ازاین دوازدواج کندافسرپلیس بادیدن دخترشیفته جمال ومحودلربایی اوشد وگفت :این دختر مناسب شمانیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است واین بارسه نفری باهم درگیرشدند وبرای حل مشکل نزدوزیررفتند وزیربادیدن دخترگفت :اوباید باوزیری مثل من ازدواج کند .....و.....قضیه ادامه پیداکرد تا رسید با شخص امیر امیرنیز مانند بقیه گفت:این دخترفقط بامن ازدواج میکند...
بحث ومشاجره بالاگرفت تااینکه دخترجلوآمدوگفت :راه حل مسئله نزدمن است .من میدوم وشما نیز پشت سرمن بدوید اولین کسی که بتواند مرابگیرد بااوازدواج خواهم کرد.
.....وبلافاصله شروع به دویدن کردوپنج نفری :پدر؛ پسر؛ افسرپلیس ؛ وزیر وامیر بدنبال او.........
ناگهان ...هرپنج نفر باهم به داخل چاله عمیقی سقو ط کردند
دخترازبالای گودال به آنهانگاهی کردوگفت:آیا میدانید من کیستم
؟!!
من دنیا هستم !!
من کسی هستم که مردم بدنبالم میدوندوبرای بدست آوردنم باهم رقابت میکنند ودرراه رسیدن به من ازدینشان غافل میشوندتازمانیکه درقبر گذاشته میشوند درحالی که هرگز به من نمیرسند

 

منبع: http://www.atrebaroon.blogfa.com


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، داستان عاشقانه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 3 بهمن 1394برچسب:داستان عاشقانه,داشتان عاشقانه کوتاه,, | | نویسنده : یه مرد |

شرمی‌ست در نگاه ِ من؛ اما هراس نه

کم‌صحبتم میان شما، کم حواس نه!


چیزی شنیده‌ام که مهم نیست رفتنت

درخواست می‌کنم نروی، التماس نه!



از بی‌ستارگی‌ست دلم آسمانی است

من عابری«فلک»زده‌ام، آس و پاس نه



من می‌روم، تو باز می‌آیی، مسیر ِ ما

با هم موازی است ولیکن مماس نه


پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است

از عشق خسته می شوی اما خلاص نه!

 

منبع :http://b10411.blogfa.com/


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، شعر عاشقانه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 3 بهمن 1394برچسب:شعر عاشقانه,عاشقانه,رفتن تو,, | | نویسنده : یه مرد |

خنده

[یه عاشقانه سياسي

از شکوهِ بودنِ تواین حقیر
توی دنیا سرفرازی میکند
بی تو اما ارج و قربم میرود
جیبوتی هم شاخ بازی میکند


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 3 بهمن 1394برچسب:عشقانه,جیبوتی,عاشقانه سیاسی,عاشقانه طنز, | | نویسنده : یه مرد |

 

 

به سلامتی پسری که پولهای مچاله شدشو آروم گذاشت جلوی فروشنده و گفت: برای روز پدر، یه کمربند میخوام...! فروشنده گفت: چه جنسی باشه؟؟ پسر کوچولو گفت: فرقی نمیکنه، فقط موقع زدن دردش کم باشه...


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، دل نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 3 بهمن 1394برچسب:سلامتی ,سلامتی پسر,سلامتی پسرا, | | نویسنده : یه مرد |

چند عکس نوشته زیبا براتون اماده کردم امیدوارم خوشتون بیاد

 

مخصوص عشاااقچشمک

 

 

بقیه عکس نوشته ها در ادامه مطلب چشمک


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، عکس نوشته ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 2 بهمن 1394برچسب:عکس نوشته,عکس نوته های عاشقانه, | | نویسنده : یه مرد |

 

اخمگریه

سلام.....

ببخشید،سکه دارید؟⚪️

میخواهم به گذشته ها زنگ بزنم،☎️

به آن روزها،به دلهای بزرگ،❤️

به محل کار پدرم،به جوانی مادرم،❤️❤️

به کوچه های کودکیبه هم بازیهای،بچگی

به مسیر مدرسه ام،

که خنده های مرا فراموش کرده،

به نیمکت های پر از یادگاری

به زنگ تفریح مدرسه،

به زمستانی که با زمین قهر نبود،❄️

به کرسی و بخاری نفتی،

که همه ی مارا....،❤️

با عشق دور هم جمع میکرد...،❤️

میدانم....میدانم....،

آن خاطره ها کوچ کرده اند......،

میدانم......،

تو هم دنبال سکه میگردی...،⚪️❤️☑️

افسوس.......،❤️

هیچ سکه ای......،⚪️

در هیچ گوشی تلفنی.....،☎️

دیگر مارا به آن روزها..وصل نخواهد کرد...❤️


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، دل نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 2 بهمن 1394برچسب:نوشته زیبا,نوشته عاشقانه/سکه و تلفن,, | | نویسنده : یه مرد |

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 7 دی 1393برچسب:عکس نوشته ,عکس,عکس نوشته زیبا,متن زیبا,جملات زیبا,جملات عاشقانه, | | نویسنده : یه مرد |

 

 

زیر بارون ک باشیییی اصلا همه چیی خوبه همه چییییییییی


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 7 دی 1393برچسب:بارون ,جملات عاشقانه,لحظات زیبا,لحظات عاشقانه,عکس متحرک,عکس عاشقانه متحرک,, | | نویسنده : یه مرد |


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 4 دی 1393برچسب:عکس,عکس نوشته زیبا,عکس زیبا,جملات زیبا و خواندنی,جملات حافظ,حافظ, | | نویسنده : یه مرد |

 

كاش كه معشوق زعاشق طلب جان مي كرد
تا كه هر بي سر و پائي نشود يار كسي


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

 بعضی وقتاا یه سوسک بهونه ای میشهه برا رسیدن به اغوشش

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393برچسب:اغوش,رسیدن به اغوش,بغل کردن,بغل,عاشقانه,عشق رویایی, | | نویسنده : یه مرد |

 ادم باید خیلی خوش شانس باشه ک یه همچین دوستی گیرش بیاد .هرچند خودمونم باید اینطوری باشیم برا دوستمون

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393برچسب:دوست,دوست خوب,پیدا کردن دوست خوب,, | | نویسنده : یه مرد |

خنده

خنده


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393برچسب:ولنتاین,عکس ولنتاین,کادو ولنتاین,ولنتاین عاشقانه, | | نویسنده : یه مرد |

 

تعجب نکن که چرا هنوز فراموشت نکردم
آدمها هیچوقت “بزرگتریــن اشتباهشون” رو فراموش نمیکنن !


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:عکس نوشته ,عکس,عکس نوشته زیبا,متن زیبا,جملات زیبا,جملات عاشقانه, | | نویسنده : یه مرد |

 

 

بیخیالللل مرد تو ک خدااا رو دارییی

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

 

دخدره ی لووسسسسسسسس خخخخخ 

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ، ،
برچسب‌ها:

 

واییییی ک اگهه بودییی چه دیونههه بازیی میشدددددددددددددددد

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ، ،
برچسب‌ها:

 

ادم باید همیشه یه تو داشته باشه ..

 

تا هر وقت از همه چیز خسته شدو کلافه بتونه بهش بگه مهم اینه که تو کنارمیی


موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:جملات زیبا,عاشقانه,جملات عاشقانه,جملات دوست داشتن,عشقولانه, | | نویسنده : یه مرد |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • ساح